معاونت پژوهش

​معاونت پژوهش در رشد علمی طلاب مدرسه بسیار تاثیرگذار بوده است که در این صفحه بخشی از فعالیت های این معاونت را می توانید مشاهده کنید

​​​​​​​​​جلسات گزارش پژوهش

دعوت از اساتید برتر و مطرح کشوری در زمینه فقه و اصول و ترغیب طلاب به علم اندوزی و تحصیل

حجت الاسلام و المسلمین سید محمد فاضلی
طلبه درس خارج مدرسه فقهی امام رضا (علیه السلام)

کارگاه روش تحقیق و پایان نامه نویسی

بر اساس همانگی انجام شده با معاونت پژوهش مرکز؛ طلاب محترمی که در این دوره شرکت می کنند از دوره ای که در سامانه نجاح طلاب وجود دارد معاف می شوند و گذراندن آن دوره پژوهشی که پیش نیاز پایان نامه نویسی است لازم نیست.

استاد سلمان حسین زاده
​​​​​​​
این دوره یک روزه برای سطح و خارج برگزار شد.

استاد سلمان حسین زاده
​​​​​​​
این دوره یک روزه برای سطح و خارج برگزار شد.

خلاصه سخنرانی استاد علیدوست زید عزه

جایگاه اصول:
جایگاه اصول از نظر تاریخ
یک بحث اصل ورود اصول فقه به دامن علوم اسلامی است، قولی که مشهور است قول سیوطی است که موسس اصول فقه را محمد بن ادریس شافعی می داند. ادریس شافعی متولد 150 هجری و متوفای 204 هجری قمری است. با اینکه عمر طولانی نداشته است اما در کار خود موفق بوده است و تالیفات زیادی نیز دارد، مخصوصاً در اصول مقارن 5 یا 6 کتاب دارد.
برخی از بزرگان ما مثل سید حسن صدر ره در کتاب تاسیس الشیعه بر این سخن سیوطی اشکال گرفته است و می فرماید: اگر مراد از اول موسس اصول فقه طرح مباحث اصولی بوده است این کلام ناتمام است، چون اولین کسانی که این مباحث را طرح کرده اند امام باقر و امام صادق علیهما السلام بوده اند که قبل از شافعی می زیستند، شهادت امام صادق علیه السلام سال 148 هجری قمری بوده است. و اگر مراد شما تالیف و تصنیف باشد هم کلام شما نادرست است، چون هشام بن حکم که متوفای 179 است و یونس بن عبدالرحمن که معاصر شافعی است هم در مباحث اصول فقه کتاب دارند، مثل کتاب الالفاظ و مباحثها.
البته ما حتی بالاتر از ایشان را قائل هستیم، بله در تالیف و تصنیف کلام ایشان تمام است، اما در اصل طرح مباحث به دوران امیر المومنین علیه السلام بر می گردد و حتی دوران رسول الله صلی الله تعالی علیه و آله به صورت خفیف تر این مباحث بوده اند. در زمان امیر المومنین علیه السلام هم که مباحث زیادی مطرح شده است، در کتاب دانشنامه امام علی علیه السلام، جلد پنجم، اولین مقاله با عنوان امام علی و فقه، در آنجا موارد زیادی را ذکر کرده ایم.
این یک نکته بود که جایگاه اصول را از نظر تاریخ روشن می کند.

نقش علم اصول
اما نکته دوم که مهمتر است نقش این علم است، مصطلح شده است که به این علم می گوییم اصول فقه، در حالی که این علم، اصول فهم و استنباط است. ممکن است کسی بگوید من نمی خواهم مجتهد در فقه بشوم و مرجع تقلید بشوم، بلکه می خواهم تفسیر یا کلام یا هر یک دیگر از شاخه های علوم اسلامی کار کنم، در هر یک از این شاخه ها بخواهد فعالیت کند به علم اصول نیاز دارد. ممکن است برخی از مباحث اصول در آن علوم بکار نیاید اما به مباحثی مثل مباحث الفاظ و حجج و تعادل و تراجیح که تعامل با نصوص متعارض مدیریت ادله است، نیاز دارد.
مثلاً در این بحث که محبت اهل بیت علیهم السلام چه مقدار تاثیر در هدایت و نجات دارد ما در این بحث 10 گروه ادله داریم، اینکه انسان بتواند ادله مختلف از قرآن و روایت را جمع بکند و آنها را به 10 گروه برساند و بین آنها نسبت سنجی بکند، مثلاً یک روایت می فرماید: ان ولایتنا لاتدرک الا بالعمل، و در روایت دیگری می فرماید اگر از مغز سر تا نوک پا غرق در گناه باشی داخل در جهنم نمی شوید و آتش بر شیعه حرام است، و در بین این دو مضمون روایات دیگری با مضمامین دیگر هم داریم. این ادله را چگونه باید با هم جمع کرد و مدیریت کرد؟ ما در این مباحث که کار می کردیم چه بزرگانی دیدم که حرفهای نابزرگ زدند. به نظر ما حل این مطلب کار اصول است.
حتی در بحثهای حقوق موضوعه که یک کتابچه کوچک سرشار از مباحث اصولی است. ما در بحث قضاء به این نتیجه رسیدیم که قاضی لازم نیست مجتهد باشد اما باید مجتهد در فهم قانون باشد. کشورهایی که قانون موضوعه دارند که کشورهای مسلمان اینگونه هستند، کشورهایی که پرونده محور نیستند، قاضی باید مجتهد در فهم قانون باشد. باید مفهوم گیری و عام و خاص و مطلق و مقید و تعارض و ناسخ و منسوخ را باید بلد باشد.
مثال های زیادی هست برای بیان نیاز به اصول و اهمیت اصول، مخصوصاً اگر بخواهیم وارد در فقه اجتماعی و فقه سیاسی و وارد در وادی نظام سازی بشود که احساس نیاز به اصول پررنگ تر خواهد شد.
چیزی که از شما انتظار می رود این است که با این نگاه به مباحث اصولی نگاه کنید، اگر با این نگاه، نگاه کنید می بینید که اصول فقه در یک جایگاه بسیار مهمی دارد.
پس ما دو اجتهاد داریم، اجتهاد بالمعنی الاخص همان است که در دروس خارج و رسائل و مکاسب انجام می شود. اما یک قسم اجتهاد بالمعنی الاعم است که به همین معنایی است که بیان کردیم.
همین مقدار به نظر می رسد برای بیان جایگاه اصول کافی است.
​​​​​​​
جایگاه فقه
اما جایگاه فقه که نیاز به توضیح ندارد، تمدن اسلامی را بعضی تمدن فقه می دانند که زمانی در اوج تمدن بوده است. روایت داریم:
عَنْهُ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ اَلْحَمِيدِ عَنْ يُونُسَ بْنِ يَعْقُوبَ عَنْ أَبِيهِ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ  إِنَّ  لِي  اِبْناً  قَدْ  أَحَبَّ  أَنْ  يَسْأَلَكَ  عَنْ  حَلاَلٍ  وَ  حَرَامٍ لاَ يَسْأَلُكَ عَمَّا لاَ يَعْنِيهِ قَالَ فَقَالَ لِي وَ هَلْ يَسْأَلُ اَلنَّاسُ عَنْ شَيْءٍ أَفْضَلَ مِنَ اَلْحَلاَلِ وَ اَلْحَرَامِ .[1]
 یونس بن یعقوب می گوید: پدرم یعقوب به امام صادق عرض کرد: من پسری دارم- که شاید خود یونس بوده است- که دوست دارد همیشه خدمت شما برسد و از شما از حلال و حرام سؤال بکند، اما دوست ندارد از شما از امور مهم سؤال کند. امام علیه السلام فرمود: آیا چیزی مهمتر از  حلال و حرام هست که مردم بخواهند از آن سؤال کنند؟

[1] . المحاسن ج ۱، ص ۲۲۹


خلاصه سخنرانی استاد طباطبایی زید عزه

چرایی حدیث خوانی
​​​​
تحصیل در حوزه علمیه و در دانشگاهی که مرتبط با علوم دینی است نعمت شایسته ای  است، و مهم نیست که الزاماً فقه یا اصول بخوانید. اما در میان مجموعه دانش هایی که ما در دائره علوم اسلامی می دانیم که همه آن دانش ها در جای خود مورد نیاز هستند، به نظر می رسد که دو موضوع و محور را باید به طور خاص مورد توجه قرار داد، ما علوم اسلامی متعددی داریم که از جمله آنها علوم قرآن و علوم حدیث است، اما این دو علوم هستند، آن دو موضوع و محور که عرض کردم نیاز به توجه خاص دارند خود قرآن کریم و حدیث است، نه علوم قرآنی و علوم حدیث. قرآن و حدیث منبع علوم اسلامی هستند نه دانش و علم، منبع معرفت هستند. اگر بخواهیم یک آموزه را به اسلام نسبت بدهیم و بگوییم این آموزه دینی است باید منشأ قرآن و سنت داشته باشد. حتی عقل آموزه درک خود را نمی تواند به عنوان آموزه اسلامی معرفی کند.

کم کاری در حدیث خوانی و نا آشنایی با معارف حدیثی
اگر این مقدمات را بپذریم- که خود جای بحث دارند- ما به عنوان کسی که توفیق تحصیل در حوزه علمیه را داریم و این نعمت به ما داده شده است باید ببینیم نسبت به این دو منبع معرفت چیست و چکار باید بکنیم؟ به طور طبیعی ما از این منابع برای استنباط معارف باید استفاده فراوان داشته باشیم، اما به نظر می رسد این امر در حوزه های علمیه خیلی مورد توجه نیست و به آن اقبال نشان داده نمی شود. ممکن است که قرآن را بخوانیم و توفیق قرائت قرآن وجود دارد، اما قرائت قرآن به عنوان ثواب بردن با قرائت قرآن به خاطر استفاده معارف اسلامی از آن متفاوت است، و این نیاز به کار بیشتری دارد. در مورد قرآن کریم حداقل قرائت وجود دارد، اما نسبت به حدیث متاسفانه در همین اندازه هم کار نمی شود. حدیث مسیر ما برای رسیدن به سنت است، اما چقدر حدیث دانی و حدیث خوانی در حوزه ما مرسوم است؟ به نظر می رسد ما از این نظر فقیر هستیم.

من بیش از بیست سال است از مجامع طلاب حوزه و اساتید حوزه هم پرسیدم که چند نفر کتاب کافی را از اصول تا فروع مطالعه کردید؟ 
فخر المحققین رحمه الله تعالی در کتاب ایضاح الفوائد در کتاب الدیات روایتی را نقل می کند و ذیل آن می فرماید: مرحوم مصنف – یعنی علامه حلی رحمه الله تعالی، پدر فخرالمحققین- در این متن این روایت را به دلیل ابن فضال تضعیف کرده است، ولی در کتاب منتهی این حدیث را معتبر شمرده است. بعد می فرماید: من در سال 723 هجری قمری که در معیت ایشان به سفر حجاز می رفتیم و برای بار دوم کتاب تهذیب را محضر ایشان می خواندم، به این روایت که رسیدم این سوال را از ایشان پرسیدم که شما در کتاب منتهی این روایت را معتبر دانسته اید اما در کتاب قواعد الاحکام روایت را تضعیف کرده اید، نظر نهایی شما چیست؟ که ایشان جواب دادند: من معتبر نمی دانم.
فخرالمحققین در سال 723 هجری قمری 41 ساله بوده است، و ایشان قبل از بلوغ مجتهد بوده است، ایشان با اینکه یک بار کتاب تهذیب را محضر پدر خوانده است، برای بار دوم در سفر حجاز با آن سختی های در سفر تکرار می کند.

حال کدام یکی از ما کتاب تهذیب را یکبار خوانده ایم؟
پس به نظر می رسد ما در این مسئله کم کاری کرده ایم. ما اگر طلبه هستیم ابزار کار ما احایث است.
ممکن است بهانه آورده شود که تهذیب کتاب حجیمی است، ما سراغ کتاب نهج البلاغه می رویم، چند نفر نهج البلاغه را یک دور مطالعه کرده است؟ آمار در این مورد هم نامناسب است. نهج البلاغه کتابی است که امام خمینی رحمه الله تعالی در وصیت نامه خود آن را از افتخارات شیعه می داند. و آیت الله مشکینی رحمه الله تعالی می فرمود: ما نوجوان که بودیم برای تقویت ادبیات عربی خود هر تابستان یک بار کل نهج البلاغه را مطالعه می کردیم. ما واقعاً کم کاری کرده ایم. 
اهل سنت در این مسئله از ما خیلی جلوتر هستند. ما دوره ای در کشور افغانستان داشتیم که در بین افراد آن گروه 28 نفر اهل سنت بودند، از بین آن 28 نفر 8 نفر حافظ کل بخاری بودند و همه 28 نفر هم کل بخاری را مطالعه کرده بودند، مطالعه صرف هم نبود، بلکه مطالعه همراه با مطالعه اشکالات به کتاب و جواب های به اشکالات بود. این در حالی است که دوره درسی طلاب آنها خیلی کمتر از دوره طلبگی ما بود، دوره طلبگی آنها 8 ساله بود و بعد از 8 سال کار طلبگی می کنند.

علت بی توجهی 
علل متفاوتی می توان برای این مسئله برشمرد، اما به نظر می رسد مهمترین علت این بی تفاوتی عدم احساس نیاز است. مجموع حوزه علمیه این احساس نمی کند، حتی سخنرانان ما نیز همین نکته وجود دارد، در حالی که سخنرانان احساس نیاز بیشتری دارند. حتی ما احساس سرخوردگی هم نمی کنیم از اینکه این وضعیت نامناسب را در حدیث خوانی داریم. گاهی هم کسانی که به سراغ قرآن و حدیث می روند سراغ مباحث پیرامونی می روند، مثل علوم قرآن و علوم حدیث، مثلاً دکترای قرائات می گیرد، و کمتر سراغ معارف قرآن و حدیث می روند. این مشکل را در دروس خارج موجود هم وجود دارد و در دروس می بینیم.
مرتبه اول کار این است که حافظه حدیثی خود را باید تقویت کنید، این به معنای حفظ کردن حدیث نیست، بلکه به این معناست که معارف حدیثی را بخوانید و آشنا شوید با مطالبی که اهل بیت علیهم السلام فرموده اند.
بعضی کتب یک خصوصیتی دارند که جذاب هستند و اگر شروع در آن کردیم این ویژگی را دارند که ما را به دنبال خود می کشانند و تمام می کنیم، مثل نهج البلاغه.
در حوزه مختلف معرفتی چه مقدار حدیث خوانده ایم؟ اطلاعات خیلی ناقص است و دست دوم هستند و از دیگران می گیریم، مثلاً ما وقتی کتب شهید مطهری رحمه الله تعالی را مطالعه می کنیم با اینکه کتب شایسته ایست، اما مع ذلک با یک صافی با معارف روبرو شده ایم، و این یک زاویه دیدی به ما می دهد که با زاویه دیدی که با متن خوانی به دست می آید کاملاً متفاوت است.
بنابراین باید حدیث خواند و باید وقت خاصی را برای حدیث خوانی قرار داد.

تلاش و خطر مستشرقین
متأسفانه در بین مستشرقین کسانی که در احادیث ما کار می کنند خیلی زیاد و پرکار هستند، آقای اتان کلبرگ یک مستشرق یهودی اسرائیلی است که تمام کتب حدیثی ما را با نسخه خطی دیده است، و همین الان تمامی مباحث حوزه حدیثی ما را رصد می کند. یکی از طلاب هندوستانی که ده سالی انگلستان رفته است و می خواهد دکترای خود را بگیرد، آقای اتان کلبرگ داور اوست، این طلبه در ملاقاتی که با آیت الله مددی حفظه الله تعالی داشتیم به ایشان عرض کرد که آقای اتان کلبرگ گفت: سلام مرا به آقای مددی برسانید و به ایشان بگویید من مباحث شما را دنبال می کنم.
آیت الله مددی حفظه الله تعالی سلسله جلساتی دارند در موضوع میراث مکتوب شیعه که قریب به 100-150 جلسه شد، صوت این جلسات در اختیار همه قرار نگرفته است و هنوز پیاده هم نشده است، اما آقای کلبرگ پیگیر این مطالب بوده است، در حالی که 90درصد طلاب ما از این مباحث هیچ خبری ندارند.
انسان می ترسد با گذر زمان ما در مباحث حدیثی خودمان به خاطر کمکاری خود به مستشرقین نیازمند بشویم. طبیعت امر این است که اگر یک مستشرق سراغ معارف دینی ما می آید برای صرف یادگیری نیست، بلکه دنبال این است که ببیند که از کجا می تواند به ما آسیب بزند و بنیانی را سست بکند.
​​​​​​​
سیر حدیث خوانی پیشنهادی
ما یک سیر حدیث خوانی را تهیه کردیم و در یک سخنرانی بیان کردیم که بعضی از طلاب آن را به شکل مقاله و نوشته درآوردند و چاپ شده است. سیر ما تحت عنوان هفت وادی و چهل منزل است که موجود است و می توانید مطالعه کنید.

​​​​​​​

خلاصه سخنرانی استاد غلامعلی زید عزه

آسیب شناسی حدیث
حدیث حاکی از سنت است نه خود سنت، سنت اصل قول، فعل و تقریر معصوم است که در اعتبار آن شکی نیست. و لذا ما در این بخش بحثی نداریم و آسیب شناسی نداریم، بحث ما در آسیب شناسی حدیث است که حاکی سنت است.
دلیل پرداخت به آسیب شناسی حدیث:
وجود مسائلی مثل وجود احادیث جعلی، و تعارض احادیث، و عدم جامع نگری، و اجمال و ابهام در برخی از احادیث، و عدم علم به فضای صدور روایت، و شناخت قضیه خارجیه از قضیه حقیقیه و موارد دیگر موجب می شود که ما به بحث آسیب شناسی حدیث بپردازیم. و یک نکته ای که موجب می شود ما به آسیب شناسی بپردازیم این است که خیال می شود ما احادیث جعلی بسیاری داریم، در حالی که همین نکته خود یک آسیب است و گذاره صحیحی نیست. ما در بین احادیث موجود در منابع اصلی کمتر یک درصد روایت جعلی داریم، بله در کتب دیگر مثل مدینه المعاجز احادیث جعلی درصد بیشتری وجود دارد. دلیل این ادعا این است که ساختن حدیث جعلی کار راحتی نیست و در بین متخصصین با سرعت بالایی جعلی بودن روایت تشخیص داده می شود، مسائلی مثل شناخت دست خط معصوم یا مهر ایشان و یا ادبیات گفتاری ایشان موجب می شود که به سرعت معلوم شود که این کلام از امام معصوم علیه السلام نیست، البته منکر این هم نیستم که اگر کسی با دقت بالا جعل کند تشخیص سخت می شود.  اما این کار راحتی نبوده است و تعداد را پایین می آورد.
علاوه بر این نکات چون حدیث مهم است آسیب شناسی آن هم مهم است، اصولاً امور مهم را باید مورد اهتمام قرار داد و با دقت بیشتری به آنها پرداخت.

تقسیمات آسیب شناسی
آسیب شناسی حدیث به چند شکل تقسیم شده است، که ما اینجا یک شکلی را که استاد مسعودی ارائه داده است را بیان می کنیم:
1.     آسیب شناسی در ماده حدیث، خود این آسیب گاهی در صدور حدیث است و گاهی در نقل حدیث است.
2.     آسیب شناسی در پژوهش، که خود این نیز گاهی آسیب در روش پژوهش است و گاهی آسیب مربوط به خود پژوهشگر است.

مثال برای آسیب در صدور حدیث:
یک نکته بیان تدریجی احکام است، مثلاً در بحث خمس بیان تدریجی باعث می شود کسی که احادیث پیامبر صلی الله علیه و آله را می بیند به این نتیجه می رسد که خمس مخصوص غنائم است.[1]

مثالهای آسیب در مرحله نقل روایت:
تصحیف، مثلاً مؤلف به کتاب خود مراجعه کرده است و می بیند در ذیل روایاتی نوشته است باید این روایات را «باطل انگاشت»! با دقت بیشتر معلوم می شود که «با طلا نگاشت» بوده است که با یک جابجایی معنا کاملاً تغییر کرده است.
درج، در کتاب من لایحضره الفقیه به صورت طبیعی اتفاق افتاده است، چون شیخ صدوق رحمه الله تعالی یک مطلبی را ذیل حدیثی نوشته است، و در آن زمان نقطه و علامت گذاری و سر خط و اعراب نبوده است و لذا این نوشته و مطلب شیخ صدوق رحمه الله تعالی آرام آرام داخل متن روایت رفته است.
قلب در روایت، مثلاً متعدد می نویسد ابراهیم بن هاشم، بعد از چند بار به صورت اشتباهی می نویسد هاشم بن ابراهیم. بعد هر چه در کتب رجالی بررسی می کند فردی به این نام پیدا نمی کند. کتاب احادیث مقلوبه آیت الله بروجردی رحمه الله تعالی در این مورد است.
مورد دیگر آهنگ سخن است، در زمان های گذشته علائم نگارشی مثل علامت سوال نبوده است، مثلاً راوی می گوید: از امام علیه السلام در مورد پرستو پرسیدم، حضرت در جواب فرمود: هو مما یؤکل. شیخ طوسی رحمه الله تعالی می فرماید این عبارت را باید به صورت سؤالی خواند، یعنی امام علیه السلام می فرماید: این چه سؤالی است که می پرسید؟ معلوم است که حرام گوشت است. مثلاً امام علیه السلام راوی را می شناسد و می خواهد بفرماید از شما بعید است که این سؤال را بپرسید.
و موارد دیگر مثل تحریف و سقط و اضطراب و نقل به معنا هم از این مورد هستند.

مثال برای آسیب در روش پژوهش:
فارسی زدگی، مثلاً در روایت داریم که المرأة ریحانه لیست بقهرمانة، ما چون زبان ما فارسی است و کلمه قهرمان در فارسی به معنای کسی که برنده در یک مسابقه ای مثلاً شده است می باشد ما هم حدیث را همینگونه معنا می کنیم، و رغبت برای تحقیق نداریم تا معنای صحیح کلمه را بدست بیاوریم، در حالی که قهرمانة در زبان عربی به معنای پیشکار است، مثلاً در مورد معلی بن خنیس داریم که قهرمانُ ابی عبدالله علیه السلام، این به معنای محافظ شخصی امام علیه السلام نیست، بلکه مراد پیشکار امور مالی است.
​​​​​​​
مثال برای آسیب در مورد شخص پژوهشگر:
ساده انگاری پژوهشگر یکی از آسیب های پژوهش است و این ساده انگاری موجب فهم نادرست از دین می شود.
​​​​​​​
نتیجه گیری
وقتی به مجموع این آسیب ها نگاه می کنیم می بینیم که برای فهم درست دین باید از صافی های زیادی عبور کنیم تا بتوانیم یک چهره درست از دین را ترسیم کنیم و به مردم معرفی کنیم. و این موجب می شود که ما کار پژوهشی خوبی در این مسائل حدیثی داشته باشیم.

[1] . البته یک روایت داریم که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم در غیر غنائم طلب خمس کرده است و به یک قبیله فرمودند خمس پرداخت کنید. این بحث مبتنی بر عدم فرض این روایت است.



گزیده ای از سخنرانی استاد خسروپناه زید عزه

🔹طلبه باید به پنج امر توجه داشته باشد:

  1. تحصیل
  2. تدریس
  3. تحقیق
  4. تبلیغ
  5. تهذیب

 
 ایشان در  بحث توجه به پژوهش فرمودند :
 طلبه بايد اهل قلم باشد و قلم سلاح طلبه است.
 
ایشان با اشاره به خاطره ای از خود اهمیت اهل قلم بودن را متذکر شدند و فرمودند:
در سفری به کشور اندونزی برای شرکت در اجلاسیه علمی، سخنرانی داشتم و مشاهده کردم در سخنرانی من جمعیت قابل توجهی شرکت کرده بودند، و بعد از سخنرانی دانشجویان آن دانشگاه بسیار احترام کردند، وقتی دلیل این احترام ویژه را پرسیدم گفتند بعضی از کتاب‌های شما در اینجا ترجمه شده و دانشجویان مطالعه کرده اند.

کلاس های مشاوره علمی

یکی از فعالیتهای پژوهشی مدرسه مبارکه امام رضا علیه السلام برگزاری کلاس های مشاوره علمی برای طلاب سطوح عالی است.

ادامه مطلب

​تقریرات طلاب درس سطح و خارج

تقریر نویسی خارج و سطح هم یکی دیگر از فعالیت های دیگه بوده است که می توانید در این بخش مشاهده بفرمایید.

ادامه مطلب

پرسش‌های متداول